سرخط خبرها

فراتر از یک فوتبالیست

  • کد خبر: ۵۷۶۰۳
  • ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۵
فراتر از یک فوتبالیست
سیدعبدالجواد موسوی - روزنامه‌نگار
درگذشت مهرداد میناوند خیلی‌ها را متأثر کرد، از جمله هوادران تیم رقیب را و نیز آدم‌هایی را که مثل من خیلی فوتبالی نبوده‌اند. معمولا در مرگ آدم‌های مشهور چندان متأثر نمی‌شوم؛ به این دلیل که گمان می‌کنم شرکت در سوگواری جمعی یک آدم مشهور نوعی خودکم‌بینی است و پاسخ به یک نیاز درونی. تو خودت به جایگاهی که آرزویش را داشتی نرسیدی و حالا می‌خواهی با رفتن زیر تابوت آن آدم سرشناس یا قرارگرفتن در کنار دوستان او برای خودت شخصیتی دست‌وپا کنی یا در خوشبینانه‌ترین حالت با همدردی با توده‌ها تو نیز در شمار بسیاران قرار بگیری و از این طریق صاحب پایگاهی اجتماعی شوی.

سرگذشت میناوند، اما در همه این سال‌ها با هم‌پالکی‌هایش تفاوت اساسی داشت. او اگرچه در میان عده‌ای از زبده‌ترین فوتبالیست‌های چند دهه اخیر ایران بازی می‌کرد، اما به‌دلیل عقاید مذهبی‌اش که هیچ‌گاه سعی در پنهان‌کردن آن‌ها نداشت، مورد اتهام بود. می‌گفتند او را به تیم‌ملی می‌برند تا کسی را داشته باشند در ایام سوگ و سرور چیزی بخواند و مدیران فرهنگی‌ورزشی را به‌وجد بیاورد!
 
همین اتهام میناوند را وامی‌داشت تا تلاشش را مضاعف کند. او باید نه به هم‌وطنانش که به دیگران هم ثابت می‌کرد چیزی از نسل طلایی فوتبال آن سال‌ها کم ندارد و ثابت کرد. در جام‌جهانی چنان خوش درخشید که اگر کمی شانس به‌یاری‌اش می‌آمد، می‌توانست مسبب صعود تیمش از گروه نخست باشد. تیم از گروه خودش بالا نیامد، اما او آن‌قدر چشم‌گیر بود که بعد از جام‌جهانی روانه اروپا شد و در آنجا نیز چنان همت و هنرمندی‌هایی از خود بروز داد که به‌عنوان بازیکن فیکس توانست خودش را ثابت کند. اما به‌قول خواجه‌شیراز: «جوی طالع ز خرواری هنر به!»

میناوند اگر اندکی طالع داشت، به جای آنکه اسیر چنگ دلالان شود و سر از تیم‌های بی کیفیت قطری دربیاورد، باید کماکان فوتبال خود را در اروپا پی می‌گرفت و در شمار یکی از موفق‌ترین لژیونر‌های ایرانی درمی آمد. این بخت نامراد، اما نه تنها فوتبال یکی از مستعدترین فوتبالیست‌های این سرزمین را به نابودی کشاند، بلکه در عرصه زندگی فردی هم به او رحم نکرد.
 
یک زندگی شکست خورده در اتریش، بیماری هولناکی که با تشخیص اشتباه پزشکان به جای آنکه رو به بهبودی برود روزبه روز ابعاد هولناک تری پیدا می‌کرد و... بدتر از همه چوب حراج زدن به آبروی یکی از بااخلاق‌ترین بازیکنان ما، میناوند را تا آستانه جنون و تباهی کشاند. شاید اگر نبود اعتقاد پاک و بی آلایش او به امر مقدس، ما خیلی زودتر از این‌ها میناوند را از دست می‌دادیم. به نظرم میناوند فقط در این سال‌های آخر عمرش ماند تا بگوید ناممکن نیست از زیر آوار بیماری و نداری و تهمت و دشنام و خطای پزشکی سربه درآوردن. او ماند تا به ما یادآور شود که شهرت و سرمایه و قدرت شاید به پلک برهم زدنی از میان برود، اما آنکه با صدق و صفا در میان مردم خویش می‌زید، به سادگی فراموش نمی‌شود:
شمع وجود عاشقان شعله ور است تا ابد
رنگ عدم گرفته را مرگ اثر نمی‌کند
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->